جدول جو
جدول جو

معنی غوطه طی - جستجوی لغت در جدول جو

غوطه طی
(غَ)
الغوطه طی، شهری است در بلاد طی ٔاز آن بنی لام که نزدیک جبال صبح از آن بنی فزاره واقعاست. (از معجم البلدان). رجوع به مادۀ بعدی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غوطه ور
تصویر غوطه ور
فرورفته در آب، آنکه یا آنچه در آب فرو رفته است
غوطه ور شدن: در آب فرو رفتن، سر به آب فرو بردن
فرهنگ فارسی عمید
(طَ / طِ)
در تداول بنایان، طرز ریختن ملاطیا دوغاب در میان بنا، که همه درزها را فراگیرد
لغت نامه دهخدا
(طَ / طِ وَ)
آنکه در آب فرورود. غواص. (ناظم الاطباء). فرورونده در آب. به آب فروشونده. غوطه خورنده. غوطه زننده. سر به آب فروبرنده. غوطه خوار. غوطه خور. رجوع به غوطه و غوته شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غوطه وری
تصویر غوطه وری
غوته وری پاغوشش عمل غوطه ور غوطه خوردن، غواصی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غوطه ور
تصویر غوطه ور
غوته ور پاغوشیده در آب فرو رونده غوطه خوار، غواص
فرهنگ لغت هوشیار